kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۹۰۱
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۷

نفاق؛ پیچیدگی و خطرات(1) (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
ماهیت نفاق چیست و خطرات آن برای جوامع اسلامی چگونه است؟
پاسخ:
مفهوم نفاق
اهل لغت می‌گویند: نفق یعنی راه، البته راه‌های مخفی و پنهانی و منافق را از این جهت منافق می‌گویند که برای حیات خودش دو درب قرار داده است: یک در ورودی که از آن به در اسلام وارد می‌شود و یک در خروجی که پنهانی است، از یک در وارد و از در دیگر  خارج می‌شود! کلمه نفق در قرآن در سوره انعام آیه 35 آمده است: «فان استطعت ان تبتغی نفقاً فی‌الارض او سلماً فی‌السماء فتأتیهم بآیهًْ» اگر می‌توانی به عمق زمین یا به اوج آسمان بروی تا معجزه دیگری برایشان بیاوری، این کار را بکن ولی باز ایمان نمی‌آورند!» از همین جا تعریف منافق معلوم می‌شود. ما مؤمن و کافر و منافق داریم.
تعریف مؤمن، کافر و منافق
مؤمن کسی است که واقعاً از عمق دل خودش، به حقیقت و اسلام ایمان دارد و اقرار و اعتراف هم دارد. هم در دل مؤمن است و هم در زبان و در عمل هم مؤمن است. در احساسات مؤمن است، در تظاهرات ظاهری هم مؤمن است، ‌در عمل هم مؤمن است،‌ و در قول نیز مؤمن است. اما کافر کسی است که مخالف پیامبر(ص) و آموزه‌های وحیانی قرآن است. در باطن و در ظاهر مخالف است. می‌گوید: من خدا را قبول ندارم. پیغمبر(ص) و قرآن را هم قبول ندارد. صریح و شفاف است. کافر است و صراحت دارد. یعنی یک رو بیشتر ندارد! ظاهرش همان را می‌گوید: که باطنش می‌گوید: و بالعکس. و اما منافق کسی است که فکر و اندیشه‌اش یک جور می‌گوید. اما زبانش جور دیگری، درست بر ضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است، ولی تظاهرات ظاهری‌اش در جهت دیگر. در دل خدا را قبول ندارد، اما در ظاهر متظاهر به خداپرستی است. پیغمبر(ص) را قبول ندارد. اما متظاهر به احترام به پیغمبر(ص) است. قرآن را قبول ندارد، اما متظاهر به احترام به قرآن است. علی(ع) را قبول ندارد اما متظاهر به احترام به علی(ع) است، و همین طور همه مقدسات دین. در واقع پرده‌ای بر روی کفر خودش کشیده است. بنابراین نفاق یعنی کفر در زیر پرده منافق یعنی کافری که کفر خودش را در پشت پرده مخفی نگهداشته است.
نگرانی پبامبر(ص) بیشتر از منافقین تا مؤمنین و مشرکین
در نهج‌البلاغه(نامه 27) امام علی(ع) در نامه‌ای به محمد ابن ابی‌بکر وقتی او را والی مصر کرده بودند نوشته‌اند. من از پیامبر(ص) این حدیث را شنیدم که حضرت نسبت به آینده امت اظهار نگرانی می‌کرد و می‌گفت: من از منافقان بیشتر نگرانم. یعنی در واقع پیامبر(ص) نسبت به آینده امت خودش اظهار نگرانی می‌کرد، ولی نه از ناحیه کافران و کسانی که مسلمان نیستند و می‌گویند ما اسلام را قبول نداریم، بلکه از ناحیه کسانی که اسلام را به ظاهر قبول کرده‌اند، و در باطن قبول نکرده‌اند. عبادت پیامبر اکرم(ص) چنین است: انی لااخاف علی امتی مؤمناً و لا مشرکاً، اماالمؤمن فیمنعه الله بایمانه، و اما المشرک فیقمعه الله بشرکه، و لکنی اخاف علیکم کل منافق الجنان عالم اللسان» من از مؤمنین و مشرکین امتم بیم ندارم. اما مؤمن خدا به موجب همان ایمانش او را باز می‌دارد. (یعنی ایمان مؤمن به او اجازه نمی‌دهد خطری برای اسلام به وجود بیاورد. اما مشرک چون متظاهر به شرک خودش هست خدا او را به همین موجب می‌کوبد. اما آنکه من از او بر شما نگرانم،‌منافق است که زبانش دانا و متظاهر است و به خیر و اسلام می‌چرخد، بلکه همه تظاهراتش در ظاهر اسلامی است اما دلش به سوی دیگر است. از این عبارت حضرت این نکته به دست می‌آید که خطر منافق و نفاق چقدر بزرگ است و از خطر کفر و شرک بیشتر و افزون‌تر است.
نفاق خصوصیتی برای انسان‌ها
نفاق یکی از خصوصیاتی است که مختص انسان است و او را از سایر حیوانات متمایز می‌کند. حیوانات هر چه در درونشان است همان در ظاهر و جسمشان هم نمایان است. تعارض میان درون و باطن با ظاهر در حیوانات معنا ندارد. ولی برای انسان این قدرت و توانایی وجود دارد که در دلالت تظاهرات ظاهری نسبت به حالات درونی خودش تصرف کند. یعنی نسبت به یک کسی منتهای درجه خشم را داشته باشد  ولی برای اینکه او را بفریبد، تظاهر به محبت و مهربانی کند و... بنابراین این قدرت در انسان هست که می‌تواند کتمان کند و بپوشاند آنچه را که در درون دارد.
ادامه دارد